گردآوری شده توسط داود
۱. سیاستگذاریهای ناکارآمد
- بسیاری از تصمیمات اقتصادی و عمرانی، بهصورت بلندمدت و علمی اتخاذ نشدهاند.
- تمرکز بیش از حد روی شعارهای ایدئولوژیک، به جای مدیریت اجرایی دقیق و حرفهای، باعث کاهش کارایی سیستم شده است.
۲. تحریمها و انزوای بینالمللی
- تحریمهای گسترده غرب (خصوصاً آمریکا) به خاطر برنامه هستهای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی، فشار زیادی بر اقتصاد وارد کردهاند.
- کاهش سرمایهگذاری خارجی و دشواری در واردات تکنولوژیهای نو باعث فرسودگی زیرساختها شده است.
۳. فساد و رانت
- فساد اداری و اقتصادی گسترده، سوء مدیریت منابع، و رانتخواری باعث شده درآمدهای نفتی و ثروت کشور صرف توسعه پایدار نشود.
- پولها اغلب بهجای تقویت زیرساخت، صرف پروژههای غیرشفاف یا خارج از مرزها شدهاند.
۴. افزایش مصرف بدون توسعه زیرساخت
- مصرف آب و برق بهشدت بالا رفته، اما توسعه شبکه تولید و توزیع همپای آن نبوده.
- در حوزه مدیریت منابع (مثل سدسازی بیبرنامه، استفاده بیرویه از آب زیرزمینی)، تصمیمات نادرست باعث بحران شدهاند.
۵. شکاف بین وعدهها و عمل
- خمینی و دیگر رهبران انقلاب وعدههایی مثل “آب و برق مجانی برای مستضعفین” دادند، اما:
- این وعدهها برای شرایط خاص و دوران گذار مطرح شد.
- در عمل، اقتصاد ایران نتوانست هزینه این خدمات رایگان را تأمین کند.
نتیجه:
ایران کشور فقیری نیست، اما مدیریت ضعیف، عدم شفافیت، فساد، و تحریمها باعث شده این ثروت بالقوه به رفاه عمومی مردم تبدیل نشود. مردم ایران با وجود داشتن منابع غنی، هنوز با مشکلاتی مثل قطعی برق، کمآبی، تورم، و بیکاری دستوپنجه نرم میکنند.

سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی
ایران طی سالهای اخیر، میلیاردها دلار در کشورهای منطقه خرج کرده:
- حمایت مالی و نظامی از حزبالله لبنان
- پشتیبانی از نظام بشار اسد در سوریه
- حمایت از حوثیها در یمن
- تأمین مالی و نظامی گروههای فلسطینی مثل حماس و جهاد اسلامی
این حمایتها در چارچوب چیزی به نام “محور مقاومت” تعریف میشود، که جمهوری اسلامی آن را راهی برای مقابله با نفوذ آمریکا، اسرائیل و عربستان در منطقه میداند.
اما…
انتقادات داخلی به این سیاستها
بسیاری از مردم و حتی برخی از مقامات پیشین (مثل احمدینژاد، یا برخی نمایندگان مجلس) گفتهاند:
“چرا پول ما باید خرج لبنان و سوریه شود وقتی مردم خودمان نان شب ندارند؟”
این انتقادها بهویژه در شرایطی که مردم با تورم، بیکاری، قطعی آب و برق، و کاهش ارزش پول ملی روبهرو هستند، شدیدتر شده.
آیا خامنه ای بعنوان رهبری جمهوری اسلامی مسئول است؟
با توجه به اختیارات رهبر و اینکه سیاست خارجی، نظامی و امنیتی مستقیماً زیر نظر اوست:
شخص علی خامنهای نقش محوری در این سیاستها دارد.
او بارها در سخنرانیهایش:
- از «کمک به محور مقاومت» دفاع کرده و آن را “وظیفه انقلابی و امنیت ملی” دانسته.
- گفته: “اگر در سوریه نجنگیم، باید در تهران بجنگیم”
- از شعار “مرگ بر آمریکا” و “محو اسرائیل” حمایت کرده، که پایه فکری این دخالتهاست.
نتیجهگیری
- سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی و کمک به نیروهای نیابتی، هزینههای سنگینی بر دوش اقتصاد کشور گذاشته.
- در کنار فساد داخلی، تحریمها، و مدیریت ناکارآمد، این هزینهها باعث کاهش بودجه برای خدمات رفاهی، زیرساختی و عمرانی در داخل ایران شده.
- رهبر جمهوری اسلامی، بهعنوان مسئول سیاستهای کلان و امنیتی، نقش مستقیم و غیرقابلانکار در این وضعیت دارد.
۱. رشد بودجه نظامی و امنیتی
- بودجه نظامی ایران در سال ۱۴۰۴ به حدود ۲۳.۱ میلیارد دلار رسیده که افزایش قابلتوجهی (حدود ۳۵٪) نسبت به سال قبل داشته است، و این رقم بیشتر از میانگین جهانی برآوردهاستIran Open Data Center.
- بخش عمدهای از این بودجه از طریق منابع غیرشفاف مانند سهمیههای نفتی تخصیص یافته که نظارت رسمی بر آنها وجود نداردIran Open Data Centerdefendashraf.org.
- نسبت به تولید ناخالص داخلی، نظامیگری ایران در سال ۲۰۲۳ حدود ۲.۱٪ بود که مشابه برخی کشورهای اروپایی است، اما نکته مهم اینجاست که ۵۱٪ درآمد نفت و گاز کشور به نهادهایی مانند سپاه پاسداران و ناجا اختصاص یافته استWikipedia+1.
۲. تخصیص بودجه به نهادهای ایدئولوژیک و تبلیغاتی
- بودجه سازمانهایی مانند صدا و سیما (IRIB) به تنهایی برابر با مجموع بودجه ۱۰ وزارتخانهای است که شامل نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی میشوندdefendashraf.org.
- نهادهای مذهبی و شبهدولتی مانند مدارس علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و … جمعاً بیش از ۹۴ هزار میلیارد تومان دریافت کردهاند، در حالی که بخشهایی مثل توسعه زیرساختها و بهخصوص بحرانهای انرژی و آب عملاً تحتپوشش قرار نگرفتهاندdefendashraf.org.
- پروژههای عمرانی نیز با بودجهای در حد ۳۵۰ هزار میلیارد تومان با عقبافتادگی شدید مواجهاندdefendashraf.org.
۳. هزینههای برونمرزی و حمایت از نیروهای نیابتی
- ایران در طول سالها برای حفظ رژیم اسد بین ۲۰ تا ۵۰ میلیارد دلار هزینه کرده استThe New ArabWikipedia.
- به گروههایی مانند حزبالله بهصورت سالانه بین ۷۰۰ میلیون تا ۱.۶ میلیارد دلار کمک میشود؛ همچنین حمایت مالی از حوثیها، حماس و شبهنظامیان عراق نیز ادامه داردWikipedia+1.
۴. پیامدها برای جامعه و رفاه داخلی
- منابع عظیمی از درآمد کشور به نظامیگری، سیاست خارجی و ایدئولوژی اختصاص یافتهاند، در حالی که:
- بخشهای حیاتی زندگی مردم مانند انرژی، آب، آموزش، بهداشت و عدالت اجتماعی شدیداً تحتفشارند؛
- نرخهای برق و گاز افزایش یافتهاند—بین ۳۵ تا ۸۰٪ برای برق، و افزایش قیمت گاز طبیعی و آب نیز اعمال شده استWikipedia+1.
جمعبندی
بله، نقش رهبری در تعیین سیاستها و جریان بودجه در ایران غیرقابلانکار است. این اولویتها — شامل تخصیص منابع به حوزههای نظامی، امنیتی، ایدئولوژیک و منطقهای— مستقیماً به بهای رفاه عمومی و توسعه زیرساختها تمام میشود.
- بودجه نهادهای نظامی برونمرزی مانند سپاه قدس چندین برابر بودجه حوزههای حیاتی مانند بهداشت، آموزش، و حتی زیرساختهای آب و برق است.
- نهادهای مذهبی و تبلیغاتی، مانند سازمان تبلیغات اسلامی و حوزههای علمیه، بودجهای بیشتر از آموزش و پرورش یا درمان عمومی دریافت میکنند.
- پروژههای عمرانی با وجود اهمیت بالا، همچنان نسبت به نیاز واقعی کشور با کمبودجهگی مواجهاند.