ریاکاری در گفتارهای وطن‌پرستانهٔ “علی خامنه‌ای”. (خامنه ای دشمن ایران)

پناهندگان ایرانی:

گردآوری شده توسط داود

ریاکاری در گفتارهای وطن‌پرستانهٔ علی خامنه‌ای / تحلیلی بر تناقض میان گفتار ملی‌گرایانه و عملکرد ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامیریاکاری در گفتارهای وطن‌دوستانهٔ علی خامنه‌ای

تحلیل انتقادی عملکرد رهبر جمهوری اسلامی در قبال منافع ملی ایران

مقدمه

در تاریخ معاصر ایران، واژه‌هایی همچون «وطن»، «ملت»، و «استقلال» همواره نقشی کلیدی در بسیج افکار عمومی ایفا کرده‌اند. رهبران سیاسی اغلب از این مفاهیم بهره می‌گیرند تا مشروعیت خود را تقویت کنند. علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، از ابتدای دوران رهبری خود تاکنون، به‌صورت مداوم بر «عزت ملی» و «ایران‌دوستی» تأکید کرده است. اما این پرسش اساسی مطرح است که آیا این وطن‌دوستی در عمل نیز وجود دارد، یا صرفاً پوششی برای اهداف ایدئولوژیک و سلطه‌جویانه نظام جمهوری اسلامی است؟

وطن‌دوستی در گفتار خامنه‌ای

علی خامنه‌ای در سخنرانی‌های رسمی بارها از وطن‌دوستی سخن گفته است. به‌عنوان نمونه، در ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ اظهار داشت:

«ملت ایران به وطن خود عشق می‌ورزد. عزت ملی و استقلال این کشور خط قرمز ملت است.»

در ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ نیز گفت:

«ایران عزیز، باید قله‌های پیشرفت را فتح کند. ملت ایران سزاوار آن است که مستقل، عزیز و پیشرفته باشد.»

چنین سخنانی، در ظاهر، تأکید بر منافع ملی، تمامیت ارضی و پیشرفت کشور دارند. اما باید بررسی کرد که سیاست‌ها و اقدامات عملی رهبر جمهوری اسلامی تا چه اندازه با این گفتار مطابقت دارند.

تعارض‌های عمیق میان گفتار و عملکرد

۱. اولویت ایدئولوژی بر منافع ملی

حمایت مستمر جمهوری اسلامی از گروه‌های شبه‌نظامی در منطقه، از جمله حزب‌الله لبنان، حماس، حوثی‌های یمن و شبه‌نظامیان عراقی، نشان می‌دهد که سیاست خارجی ایران نه بر پایه منافع ملی، بلکه بر اساس اصول ایدئولوژی «صدور انقلاب» طراحی شده است. خامنه‌ای در سخنرانی ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ گفت:

«ما به کمک به محور مقاومت افتخار می‌کنیم و این وظیفه دینی ماست.»

در حالی که این کمک‌ها گاهی با ارقام میلیارد دلاری تخمین زده می‌شود، مردم ایران با مشکلات اقتصادی، بیکاری، تورم، و بحران معیشت دست‌وپنجه نرم می‌کنند. تضاد میان فقر داخلی و هزینه‌کرد خارجی، نشانه‌ای از بی‌توجهی به «وطن» به‌معنای واقعی کلمه است.

۲. سرکوب صدای مردم به نام دفاع از کشور

در اعتراضات گسترده دی‌ماه ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و خیزش سراسری ۱۴۰۱، مردم ایران خواستار آزادی، عدالت و رفاه شدند. خامنه‌ای اما در مواضعی مانند سخنرانی ۱۳ دی ۱۳۹۸، معترضان را به «اشرار»، «اغتشاشگر» و «دشمنان وطن» متهم کرد:

«این اغتشاش‌ها کار دشمنان ایران است، نه مردم.»

سرکوب خشونت‌بار این اعتراضات که صدها کشته و هزاران بازداشتی در پی داشت، به‌وضوح نشان می‌دهد که مفهوم «وطن» در ذهن رهبر جمهوری اسلامی، نه معادل مردم ایران، بلکه معادل نظام جمهوری اسلامی است.

کودکان، نوجوانان، و جوانانی که با دستور خامنه ای کشته شدند.

۳. معامله منافع ملی با قدرت‌های استبدادی

امضای سند همکاری ۲۵ ساله با چین، و وابستگی فزاینده به روسیه، به‌رغم سابقه تاریخی نفوذ این کشورها در ایران، گواه دیگری است بر تقدم ملاحظات ایدئولوژیک بر منافع ملی. در حالی که این توافق‌ها بدون شفاف‌سازی عمومی انجام شدند، بسیاری از کارشناسان از آن به‌عنوان «فروش منابع ملی» نام بردند.

۴. تحقیر فرهنگ ملی و تاریخ پیشااسلامی

خامنه‌ای بارها در سخنرانی‌های خود تمدن باستانی ایران را تحقیر کرده است. در ۴ آذر ۱۳۹۷ گفت:

«ما چیزی به‌نام عظمت شاهان هخامنشی و ساسانی نداریم؛ عظمت ما از اسلام است.»

این نگاه تحقیرآمیز به میراث فرهنگی ایران، با سیاست‌هایی همچون تغییر محتوای کتب درسی، سانسور آثار هنری، و محدودیت بر زبان‌های غیرفارسی مانند کردی، آذری و عربی، نوعی دشمنی با هویت متکثر و تاریخی ایران را نمایان می‌سازد.

نتیجه‌گیری

بررسی تطبیقی میان گفتار و رفتار علی خامنه‌ای نشان می‌دهد که مفاهیمی چون «وطن»، «ملت» و «ایران» در گفتمان او، بیش از آنکه ریشه در حس واقعی وطن‌دوستی داشته باشند، ابزاری برای حفظ مشروعیت سیاسی و ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی هستند. وطن، در منطق جمهوری اسلامی، نه مردمی است که با خون و جان خود آن را ساخته‌اند، بلکه نظامی است که با سرکوب، ایدئولوژی و تبلیغ خود، سعی دارد جایگزین ملت شود.

ادعای وطن‌دوستی خامنه‌ای، زمانی که در برابر سیاست‌های تخریب‌گرانه اقتصادی، سرکوب آزادی‌ها، و وابستگی به قدرت‌های خارجی سنجیده می‌شود، بیش از هر چیز به‌عنوان ریاکاری سیاسی آشکار می‌گردد—ریاکاری‌ای که بهای آن را ملت ایران می‌پردازد.


ریاکاری در گفتمان و سیاست‌های علی خامنه‌ای

بررسی مستند تفاوت میان شعار وابستگی به ایران و اقدامات واقعی رهبر جمهوری اسلامی

۱. وطن‌پرستی در شعار

خامنه‌ای در مناسبت‌هایی مانند ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ و ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ بارها بر «عزت ملی»، «استقلال» و پیشرفت ایران تأکید کرده است. نمونه‌ای از این سخنان:

«ملت ایران به وطن خود عشق می‌ورزد. عزت ملی و استقلال این کشور خط قرمز ملت است.» (۲۲ بهمن ۱۳۹۳)
«ایران عزیز، باید قله‌های پیشرفت را فتح کند. ملت ایران سزاوار آن است که مستقل، عزیز و پیشرفته باشد.» (۲۹ بهمن ۱۴۰۱)

این اظهارات ظاهراً نشان‌دهنده‌ی تعهد رهبر به منافع ملی و رفاه مردم ایران هستند، اما خوانش دقیق‌تر نشان می‌دهد که این گفته‌ها با سیاست‌های اجرایی مغایرت دارند.

۲. هزینه‌ی میلیارد دلاری برای سیاست‌های منطقه‌ای

نظام ایران طی چند سال گذشته میلیاردها دلار در حمایت از گروه‌هایی همچون حزب‌الله لبنان، حماس، القاعده عراقی و حوثی‌های یمن سرمایه‌گذاری کرده است:

  • گزارشی از رژیم ایران حاکی‌ست که حداقل ۴.۶ میلیارد دلار به دولت اسد، بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به گروه‌های فلسطینی و مجموعاً نزدیک به ۱۶ میلیارد دلار در سوریه، عراق و یمن هزینه شده است 
  • خبرگزاری «ایران‌اینترنشنال» نیز اعلام کرده‌است که کمک‌های نقدی به هواداران حزب‌الله لبنان، تا ۱۲–۱۴ هزار دلار به هر خانواده می‌رسد، در حالی که متوسط یارانه ماهانه ایرانیان تنها معادل ۱۲ دلار بوده است 

این داده‌ها نشان می‌دهد که این هزینه‌ها نه در رفع فقر داخلی، بلکه در پروژه‌های امنیتی و منطقه‌ای صرف شده‌اند موضوعی که به‌ظاهر با شعارهای وطن‌پرستانه خامنه‌ای تناقض دارد.

۳. افشای اعتراف مقامات نظام

روحیهٔ دفاعیه در مورد این هزینه‌ها نیز اذعان‌ها و اظهارنظرهای رسمی دارند:

  • یحیی رحیم‌صفوی، مشاور نظامی خامنه‌ای، گفت حمایت از محور مقاومت مانند سوریه و عراق مبتنی بر قراردادی بوده و هزینه‌ها به‌صورت «قرض» و بعداً بازگردانده می‌شود 
  • همچنین، محمد حجازی، فرمانده سپاه قدس، به نقل از منابع آمریکایی اذعان کرد که ایران تاکنون حدود ۱۶ میلیارد دلار در این محور هزینه کرده است 

در حالی که این سخنان نوعی دفاع نظری از این سیاست‌ها اند، به‌طور عملی می‌بینیم که مردم ایران در سختی‌های شدید اقتصادی زندگی می‌کنند، اما این مقادیر بازپس داده نمی‌شوند.

۴. تحریف تاریخ به نفع ایدئولوژی

خامنه‌ای در چندین سخنرانی سعی کرده اصل تمدن و شاهنشاهی باستان ایران را تحقیر کند. او این دوره‌ها را «توهم» یا «تصورات واهی» خوانده و گفته است:

«افتخار به حکومت هخامنشیان توهم است.» 

این تلاش برای نفی بخش عظیمی از تاریخ ایران که بیش از ۲۵۰۰ سال سابقه دارد، بخشی از سیاستی است که محور آن را انقلاب اسلامی و ایدئولوژی دینی تشکیل می‌دهد—نه هویت ملی دیرینه ایرانیان.

نتیجه‌گیری:

هر چند در گفتار رهبر جمهوری اسلامی، «وطن» و «ملیت» مکرراً برجسته شده‌اند، اما عملکرد واقعی نظام نشان‌دهنده تقدم منافع نظام بر ملت، هزینه حمایت از گروه‌های خارجی در مقابل فقر فزاینده داخلی و نفی هویت ملی تاریخی ایران است.

This website uses cookies to improve your experience. Do you accept?